پیام های احیاگری عاشورا از دیدگاه روایات
ـ امر به معروف و نهی از منکر:
حادثه عاشورا دارای دو بعد میباشد: الف ـ بعد منطقی: پیام های عاشورا می باشد.ب ـ بعد عاطفی: بعد احساسات افراد نسبت به حادثه عاشورا می باشد بواسطه بعد عاطفی عاشوراست که پیام های عاشورا بویژه پیامهای اخلاقی آن در افراد تأثیر گذار است. امام حسین (ع) فرمودند: « من کشته اشک چشمم و با حزن و اندوه کشته شدم و برخداست که غمگینی به زیارت من نیاید مگر آنکه اورا شادان به اهل خود برگرداند »(۳۵)گریه های امام سجاد (ع) نیز بعد از واقعه عاشورا برای ابلاغ پیام های عاشورا بوده است (۳۶) قبلاً به چند مورد از دلایل قیام سید الشهداء (ع) اشاره شد ولی آنچه که ارزش این قیام را بالا می برد مسئله امر به معروف و نهی از منکر بود.(۳۷) و نهضت عاشورا نیز، ارزش امر به معروف و نهی از منکر را بالا برد.(۳۸)
آن حضرت در وصیتنامه خود به محمد حنفیه فرمود: « اُریدُ عَن آمُرَ باالمعروف ِ و اَنهی عَنِ المُنکَرِ»(۳۹) اراده کرده ام که امر به معروف و نهی از منکر نمایم. امام حسین (ع) درفرمایشی دیگر در پاسخ شخصی که از علت قیام پرسید فرمودند: «الاتَرَونَ إلَی الحَقَّ لایُعمَلُ بِهِ، و إلَی الباطِلِ لایُتناهی عَنه »؟(۴۰) آیا نمی بینید به حق عمل نمی شود؟آیا نمی بینید از باطل نهی نمی شود؟ امام صادق (ع) فرمود: کسی که بتواند جلوی مفاسد را بگیرد ولی نگیرد گویا دوست دارد که خداوند متعال معصیت شود. چنین کسی اعلان دشمنی با خدا کرده است.(۴۱) اهل بیت عصمت وطهارت نیز در طول زمان اسارت امر به معروف و نهی از منکر نمودند که نمونه آن در مسجد شام بود وقتیکه آن خطیب بدبخت دستگاه اموی شروع به سبّ حضرت علی و امام حسین(علیهما السلام) کرد که در آن هنگام امام سجاد (ع) فرمود: « وَیلُکَ أَیُّها الخاطِب اِشتَرَیتَ مَرضاهِ المَخلوقِ بِسَخَطِ الخالِقِ فَتَبَوَّأ مَقعَدَکَ مِن النّار ».(۴۲) وای بر تو ای خطیب، برخوش آمدن یک آدم، خدا را به غضب آوردی جایگاه تو در جهنم است. امام سجاد (ع) نیز در مسأله امر به معروف و نهی از منکر مسیر پدر بزرگوار را ادامه دادند و باآن خطبه آتشین که در مسجد شام ایراد نمودند تار و پود بنی امیه را رسوا و مفتضح ساختند و آنهارا برای همیشه تاریخ به زباله دان تاریخ سپردندو عاشورا را برای همیشه تاریخ زنده نگه داشتند. در زیارت مطلقه امام حسین (ع) می خوانیم:« اَشهَدُ أَنَّکَ قَد اَقَمتَ الصّلوه، و آتَیتَ الزَّکاه و أَمَرتَ باالمعروف و نَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ» (۴۳)شهادت می دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امت را امر به معروف و نهی از منکر کردی. حد و مرز امر به معروف و نهی از منکر در جائی است که ضرر جانی، مالی، عرضی در کار نباشد ولی اگر چنین ضررهایی در کار باشد باید امر به معروف و نهی از منکر ترک شود. اما شرایط در زمان امام حسین (ع) به گونه ای بود که اسلام برای امر به معروف و نهی از منکر اهمیتی بالاتر از جان و مال و حیثیت انسان قائل بود؛بنابراین هیچ چیز نمی توانست اسلام را از نابودی نجات دهد مگر خون مطهر اباعبدالله (ع) و آن حضرت جهاد که از سخت ترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر است را انتخاب کرد و ریشه ظلم امویان را از جا برکند و اسلام را زنده نمود. استقلال و عزت یک جامعه به امر به معروف و نهی از منکر آن جامعه بستگی دارد. مسلمانان درکشورهای اسلامی باید به این پیام عاشورا (امر به معروف و نهی ازمنکر) توجه ویژه ای داشته باشند. عاشورا به مسلمانان پیام داد که نباید در برابر منکرات بویژه تهاجم فرهنگی دشمنان سستی نشان داد که آنها هدفشان از این امر تسلط برآن کشورهاست. به عنوان نمونه در کشورمسلمان اندلس، یهودیت و مسیحیت شروع به ترویج آئین خود کردند و مسلمانان نسبت به این موضوع عکس العملی از خود نشان ندادند(نهی از منکر نکردند) وقتی عقاید مسلمین ضعیف شد، انسجام اسلامی خود را در دفاع از کشور ازدست دادند وقتی اتحاد و انسجام ازبین رفت، کشور اشغال شد.
۲-آزادگی:
دهخدا کلمه آزادگی را جوانمردی، اصالت، نجابت، شرافت و مروت تعریف می کند. (۴۴) حادثه عاشورا، جلوه بارزی از روح آزادگی درمورد امام حسین (ع) و خاندان اوست، آن حضرت از میان دو امر؛ یعنی زندگی با ذلت و شهادت، شهادت را پذیرفت و در دست خواری برای بیعت با یزید دراز نکرد. روح آزادگی امام (ع) سبب شد که وقتی لشکر میان اوو خیمه ها حائل وفاصله انداختندوقصد تعرض به خیام کردند امام (ع) فرمودند: فَصاحَ(ع): «وَیلَکُم یا شیعَهَ آل أبی سفیانٍ إن لَم یَکن دینٌ و کُنتُم لا تَخافونَ المَعاد، فکُونُوا أَحراراً فی دُنیاکُم»(۴۵) وای برشما پیروان خاندان ابوسفیان، اگر دینی ندارید و از روز بازپسین شما را پروایی نیست، پس لااقل در دنیای خود آزاد مرد باشید. حضرت اباعبدالله (ع) زندگی با حکومت یزید را که سرتا پا جنایت و فساد بود را ذلت محض می دانست به همین جهت به جهانیان پیغام داد که «مرگ سرخ به از زندگی ننگین است» نمونه بارز حریت در صحنه کربلا، حر بن یزید ریاحی بود. روحیه آزادگی او سبب شد که از سپاه کفر جدا شود و به لشکر حق بپیوندد و با این عمل خود را از عذاب الهی نجات دهد و چون به شهادت رسید امام حسین (ع) بر بالین اوحضور یافت و فرمود:« أنتَ حُرٌّ کَما سَمَّتکَ أٌمُّکَ، و أَنتَ حُرٌّ فی الدنیاوأنتَ حُرٌّ فی الآخرهِ» (۴۶) تو آزاده ای همانگونه که مادرت نامت را حر نامید و تو دردنیا و آخرت آزاده می باشی. مردم ایران هم با تأسی از پیام های عاشورا مرگ باعزت رابر زندگی با ذلت حکومت طاغوت ترجیح دادند و خونها ریخته شد و شکنجه ها تحمل کردند تابه آزادگی رسیدند. امیرالمومنین (ع) در فرمایش گهر باری می فرمایند: «اگر دلت می خواهد آزاد زندگی کنی، مثل بردگان و بندگان زحمت بکش، کار کن، رنج بکش، ودست از مال فرزندان آدم عموماً هر که می خواهد باشد و لو حاتم طائی ببند.» (۴۷)
۳ـ عدالت:
عدل در لغت تسویه، موازنه، نظر و مثل، همتا، مانند، پیمانه، پاداش، فریضه، فدیه، و ضد ظلم وجور معنا شده است. جمع عدل،: اعدال و عدلاء است (۴۸)عدالت ف رسالت همه انبیاء و اولیاء است حضرت علی (ع) در اجرای عدالت پس از رسول خدا برترین نمونه در اجرای عدالت است تا آنجا که اورا شهید عدالت می دانند حضرت امیر المومنین (ع) فرمودند:«واللهِ لَهِیَ أََحَبَّ إلَیَّ مِن إمرَتِکُم، الّا أن أُقیمَ حقّاً، أوأَدفَعَ باطِلاً»به خدا سوگند، همین کفش بی ارزش نزد من از حکومت بر شما محبوبتر است مگر آنکه حقی را بپا دارم یا باطلی را دفع نمایم.(۴۹) امام حسین (ع)، را هم باید شهید راه عدالت نامید. در زیارتنامه آن حضرت در اول ماه رجب می خوانیم:«أَشهَدُ أنَّکَ قَد أمَرتَ بِالقِسطِ وَالعَدل ِ وَ دَعَوتَ اِلیهِما».(۵۰) گواهی می دهم که تو خلق را امر به عدل و داد کردی، و به این صفات دعوت فرمودی. امام حسین (ع) در برابر حکومتی قیام کرد که کوچکترین عدالت در آن به چشم نمی خورد، بنی امیه هر روز بر ظلم وجور و تاراج بیت المال مسلمین می افزودند و فقرا فقیرتر و اغنیاء ثروتمند تر می شدند، علاوه بر اینکه حکومت مشروع از آن آل علی (ع) بود نه از آن ابوسفیان و حکومت امویان غاصبانه بود. امام حسین (ع) از کثرت گناه و فساد و بی عدالتی در جامعه رنج می برد، شب ها نزد قبر جدش پیامبر (صلوات الله علیه وآله وسلم) می رفت و از دست امت شکایت می فرمود تا اینکه شبی پیامبر (ص) را در عالم خواب دید که به او فرمود «حبیبی یا حسین! إنَّ أباک و أمِّکَ و أخاکَ قَدقدّموا عَلیَّ و هم إلیک مُشتاقون َ، و إنَّ لَکَ فی الجَنَّهِ دَرَجاتٌ لَن تَنالُها إلّا باالِشَّهادَهِ» (۵۱)عزیز من ای حسین! پدرت و مادرت و برادرت نزد من آمده اند و آنها آرزومند تو هستند و همانا تو را دربهشت مقاماتی است که به آن مقامات نرسی مگر با شهادت. امام حسین (ع) در وصیت نامه ای که به برادر خود محمد حنفیه نوشت علت قیام خود را اینگونه بیان فرمود: قال الحسین (ع):« إنَّما خَرَجت ُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فی اُمَّهِ جَدِّی» (۵۲) همانا من قیام کردم برا اصلاح امت جدم رسول الله (ص). یکی از مصادیق اصلاح جامعه اجرای عدالت اجتماعی می باشد بنابراین حضرت سید الشهداء(ع) نیز شهید راه عدالت شد. عاشورا به جهانیان پیام داد که باید در مقابل بی عدالتی واکنش نشان داد که سعادت دنیوی واخروی افراد و اجتماع در سایه عدالت اسلامی تأمین می گردد. پیام اجرای عدالت عاشورا به مردم ایران هم رسید و آنان حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی را که از هر لحاظ نمونه آشکار بی عدالتی بود به رهبری فرزندی از سلاله حسین (ع) متلاشی کردند.
***
***
:: موضوعات مرتبط:
تحقيقات،مقالات ,
نهضت عاشورا ,
,
:: برچسبها:
پیام های عاشورا از دیدگاه روایات ,
پيام هاي عاشورا ,
وبگاه كانون فرهنگي تبليغي مردمي طه ,
روایات ,
عاشورا ,
احادیث ,
امام حسین ,
حسین ,
طه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 3314