نقش حافظه در تمرکز
يکي از مؤثرترين راه هاي تقويت حافظه اين است که قدرت تمرکز خود را تقويت کنيد. اگر هر چه بيشتر، حواس خود را متمرکز کنيد، مطالب، موضوعات و خاطره ها، سريعتر و ژرفتر در ذهن شما نقش خواهد بست. از اين رو، مي خواهيم طرز متمرکز کردن حواس را مطرح کنيم و اعتقاد داريم و اميدواريم با به کارگيري روش هاي پيشنهادي، بعد از مدتي متوجه شويد که قدرت تمرکز شما چندين برابر شده است. معمولاً قدرت تمرکز حواس، بستگي به اراده فرد دارد. مثلاً، وقتي شما شديداً گرسنه هستيد و در رستوران فهرست غذاهاي موجود را در اختيارتان قرار مي دهند با تمام تمرکز سعي در انتخاب غذاي مورد علاقه خود داريد و حواستان به اين طرف و آن طرف نمي رود و پريشان نمي شويد.
همچنين زماني که مطلب مورد علاقه خود را ( مطالبي در زمينه هاي ورزشي، موسيقي، سينما، تئاتر و ...) مي خوانيد، هيچ گونه مشکلي در تمرکز کردن نداريد. بنابراين مي بينيم که اراده هر فرد مي تواند چه تأثير بسزايي در تمرکز او داشته باشد.
قبل از اينکه روش هاي مهم تمرکز را بيان کنيم بايد ببينيم تمرکز يعني چه و واقعيت تمرکز حواس چيست؟ تمرکز حواس " استعداد ثابت نگاه داشتن توجه و دقت روي موضوع يا کاري است که به ميل و اراده انتخاب شده است و مانع از دقت و توجه روي موضوعات ديگر مي شود." به بيان ديگر، تمرکز يعني از ميان همه تصويرها و فکرهايي که ممکن است در مغز ما نشو و نما پيدا کند آنهايي را که به نفع موضوع انتخابي ماست دنبال کنيم و آنهايي را که نسبت به هدف ما بيگانه اند کنار بگذاريم.
اولين مرحله تمرکز
در هر شرايطي نمي توان حس خود را متمرکز کرد. اگر مي خواهيد حواس خود را کاملا متمرکز کنيد بايد ابتدا خود را از دنياي خارج مجزا کرده و محيط مناسبي را براي مطالعه انتخاب کنيد؛ چنين محيطي بايد آرام، روشن، داراي گرماي طبيعي و ساکت باشد. چون هيچ چيز به اندازه سر و صداهاي مکرر و خسته کننده براي تمرکز حواس زيان بخش نيست.
انتخاب محيط مناسب براي تمرکز کامل به دو دليل اهميت دارد: نخست اينکه اگر شرايط آرام و راحتي فراهم نباشد شما تمرکز لازم براي مطالعه مطالب را نخواهيد داشت. ديگر اينکه زماني که شما هر بار خود را در شرايط مادي يکساني براي مطالعه قرار مي دهيد، بازتابي شرطي از تمرکز را ايجاد مي کنيد.
چون ذهن انسان طوري طراحي شده است که هنگامي که بدن به طور دائم در شرايط مادي يکسان قرار مي گيرد، به خودي خود حالتي بيدار، دقيق و متمرکز به خود خواهد گرفت و به نوعي شرطي مي شود بنابراين تمرکز حواس بنابر عادت آسانتر مي شود.
و بالاخره اين نکته را هم خوب به خاطر داشته باشيد که " محيطي مساعد براي تمرکز حواس انتخاب کنيد و خود را به آن محيط عادت دهيد."
مرحله دوم تمرکز
در محيطي که انتخاب کرده ايد، بايد پس از استقرار، علل و عواملي را که موجب تفريح فکر شما مي شود کنار بگذاريد؛ مثلاً جلوي پنجره اتاق قرار نگيريد، يکي به اين علت که نور از مقابل دريافت خواهد شد و ديگر اينکه شما از پنجره مناظر يا افرادي را مي بينيد که تمرکز شما را به هم مي ريزند، محل مطالعه بايد از صداي راديو و تلويزيون و رفت و آمد افراد مصون باشد. به طور کلي مي توان گفت همواره بايد دو اصل زير را بخوبي به خاطر بسپاريد تا به يک تمرکز مطلوب برسيد:
1- انتخاب محيطي مناسب
2- حذف علل مادي پريشاني حواس
مرحله سوم تمرکز
آيا از نظر بدني در وضع مناسبي براي انجام يک کار فکري هستيد؟ اگر شما دچار خستگي مفرط شده ايد درصدد تمرکز حواس روي موضوع خاصي برنياييد، زيرا در اين شرايط اگر بخواهيد تمرکز کنيد بيشتر خود را خسته خواهيد کرد.
به کمک جدول زير وضع بدني و بهداشتي حافظه خود را علامت گذاري کنيد:
- تغذيه مناسب با فعاليت فکري
بله ? خير?
- اکسيژن دادن به شش ها به طور روزانه و هفتگي
بله ؟ خير؟
- ساعت هاي خواب
طبيعي ؟ ناکافي؟
- مصرف توتون يا سيگار
خير ؟ زياد؟
- مصرف الکل
بله ؟ خير؟
- خستگي عمومي
بله ؟ خير؟
اگر سه جواب يا بيشتر در ستون چپ داشته باشيد، نمي توانيد به آساني به تمرکز خود اميدوار باشيد و قبل از اينکه به دنبال تمرکز باشيد بايد اين علل را برطرف کنيد.
مرحله چهارم تمرکز
حال مي خواهيم شرايط رواني لازم براي ايجاد تمرکز مفيد را مطرح کنيم. اگر شما دو ستون در نظر بگيريد و در سمت راست، موارد و موضوعاتي را که تمرکز روي آنها برايتان سخت نيست نوشته و در سمت چپ موضوعاتي را که تمرکز روي آنها برايتان مشکل است بنويسيد و روي اين موارد فکر کنيد، ثابت مي شود که تمرکز حواس درباره چيزهايي که به آنها علاقه مند هستيد آسان و درباره چيزهايي که آنها را دوست نداريد دشوار است. اين امر، خود بيانگر اين اصل است که عوامل عاطفي و احساسي نقش بسزايي در فرمان دادن يا ندادن به تمرکز دارد. در اينجا ممکن است بگوييد گاهي مجبور هستيد درباره موضوعات يا دروسي مطالعه کنيد که اصلا برايتان خوشايند نيست. در اين موارد بايد سعي کنيد اطلاع کافي از فايده مطالعه آن موضوعات به دست آوريد تا با حسن نيت پذيرفته شوند و دقيقا درباره انگيزه هايي که شما را وادار به انجام اين کوشش مي کند، بررسي کنيد؛ ديپلمي که مي خواهيد بگيريد؛ پژوهش هايي که مي خواهيد بخوبي انجام دهيد؛ موقعيت بسيار درخشاني که آرزو داريد به دست آوريد؛ يا اينکه دوست داريد مورد تحسين مقامات بالا واقع شويد و به طور خلاصه آنچه که مراد و هدف شما را تشکيل مي دهد و براي رسيدن به آن به مطالعه با تمرکز بالا مي پردازيد اين تصوير و هدف را بايد پيش از شروع به مطالعه بخوبي درک کنيد.
مرحله پنجم تمرکز
گاهي پيش مي آيد که شما مي خواهيد حواس خود را بر روي خواندن مطلبي متمرکز کنيد. ولي با وجود کوشش فراوان، پس از خواندن هر جمله، دقت شما منحرف مي شود و پيشرفتي حاصل نمي کنيد و پنج، شش بار مجبوريد به عقب برگرديد و مطالعه مطالب را براي اينکه آنها را به يکديگر ارتباط دهيد، از سر بگيريد. اين امر ممکن است ناشي از علل گوناگوني که تا به حال آنها را تجزيه و تحليل کرده ايد باشد ولي ممکن است در نتيجه عامل ديگري نيز باشد، به اين معني که شما پايه شناختي کافي براي قرائت اين موضوع را نداريد. به عنوان مثال: اگر شما از " کودکي" بخواهيد يک کتاب فلسفي را بخواند و براي شما بازگو کند. او نمي تواند روي مطالب تمرکز کرده و آنچه را خوانده بازگو کند چون اطلاعات لازم فلسفي را دارا نمي باشد و به محض خواندن نخستين جمله توجه او به چيز ديگري معطوف مي شود.
اين اصل در مورد تمام افراد مصداق دارد. اگر ما به مطالعه موضوعي بپردازيم که نسبت به آن شناخت کافي نداريم، ذهن ما نمي تواند همه آنچه را که نوشته شده است بفهمد و آن مطالب از مغز فرار مي کند به اين جهت، هنگامي که در متمرکز کردن حواس خود بر روي قرائت موضوع نسبتا سختي، احساس دشواري مي کنيد، بايد اين سوال را از خود بپرسيد که " آيا من شناخت اساسي در مورد موضوع مورد مطالعه دارم يا خير؟" اگر جواب منفي باشد، بدون ترديد بايد با خواندن کتاب هاي مقدماتي به رفع اين نقيصه بپردازيد.
البته گاهي اوقات، ممکن است تمرکز نداشتن به دليل نوع جمله بندي يک کتاب باشد؛ يعني شما نسبت به آن مطلب، اطلاعات کافي داريد ولي نويسنده کتاب، واژه ها و جمله هاي ثقيل و پر استعاره به کار برده است. شما متوجه معاني آن کلمات نمي شويد که در اين حالت نيز دقت و توجه به شما به مخاطره مي افتد و بهتر است براي پي بردن به معاني کلمات به يک واژه نامه مراجعه کنيد.
مرحله ششم تمرکز
چگونه مي توانيم مجذوب موضوعي که بايد بخوانيم شويم ؟
نخست سعي کنيد پيشرفت هايي را که شما از خواندن يک مطلب کرده ايد براي خودتان بازگو کنيد و از فايده مستقيمي که از مطالعه براي شما حاصل مي شود مطلع شويد؛ مثلا با خواندن کتابي مقدماتي در معرفي فلسفه، متوجه مي شويد که اين کتاب به شما کمک مي کند که بعدا فلان فيلسوف مشهور و آثار او را بهتر بشناسيد. سپس براي خود سوالاتي مطرح بسازيد: براي چه اين کتاب نوشته شده است؟ هدف مولف از نگارش آن چه بوده است؟ مولف آن کيست؟ خلاصه با تجسس در معني ژرف کتاب يا اثر نويسنده در امر خواندن علاقه بسيار زيادي پيدا خواهيد کرد و تمرکز حواس شما در مطالعه آن کتاب آسانتر خواهد شد.
در اين باره نبايد هرگز از خواندن پيشگفتار و فهرست مطالب غافل شويد. مولف در پيشگفتار يا ديباچه کتاب، معمولاً در ضمن چند صفحه سعي مي کند که به خواننده علت نوشتن کتاب خود و آن چه را که مي خواهد معرفي کرده يا توضيح دهد و يا ثابت کند، بفهماند. فهرست مطالب نيز به شما نگرشي کلي از کتاب مي دهد و آن را خلاصه مي کند. با خواندن و دوباره خواندن مقدمه، علاقه مندي شما به کتابي که مي خواهيد بخوانيد افزايش مي يابد. به اين دليل پيش از آنکه بخواهيد توجه خود را روي قرائت موضوعي که داراي دشواري اندکي است متمرکز سازيد، بايد قاعده ششم را مورد توجه قرار دهيد يعني:
کوشش کنيد که بر علاقه و توجه فوري خود نسبت به کتابي که مي خوانيد بيفزاييد.
اگر يکي از اين شش نکته کليدي را به عمد يا غير عمد در نظر نمي گيريد، درصدد تمرکز حواس بر نياييد. خلاصه اين شش نکته را دوباره يادآوري مي کنيم:
1- محيط مطالعه خود را انتخاب کنيد.
2- علل پراکندگي حواس را از ميان برداريد.
3- از نظر بدني سالم باشيد .
4- هدف خود را درک کنيد .
5- شناخت هاي اساسي را به دست آوريد .
6- علاقه فوري خود را افزايش دهيد.
اميد است با به کارگيري شش اصل مهم تمرکز، هرگز در خواندن مطالب درسي يا غير درسي دچار مشکل نشويد و مطالب را بخوبي به خاطر بسپاريد و در مواقع لزوم براحتي از آن مطالب بهره گيريد
منبع : هفته نامه پیک سنجش
***
:: بازدید از این مطلب : 3286