هر اجتماعی، نیازمند مدیر و سرپرست است؛ خانواده نیز از این اصل کلی پیروی می کند. اگر خانواده ای از مدیریت صحیح برخوردار نباشد، شیرازه ی امورش از هم می پاشد و نظم و انسجام آن از بین می رود. خانواده هایی که نقش سرپرستی در آنها ضعیف است، از جنبه های گوناگون رفتار مشکل هستند.
خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است و همانند یک اجتماعی بزرگ باید رهبر واحدی داشته باشد؛ زیرا سرپرستی که زن و مرد به طور مشترک آن را به عهده بگیرند، مفهومی ندارد. در نتیجه، یکی از زن و مرد باید"رئیس" خانواده و دیگری "معاون" و تحت نظارت او باشد.
در اسلام، وظیفه ی سرپرستی خانواده به عهده ی مرد گذاشته شده است.
خداوند در قرآن می فرماید:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ؛ (1)
مردان [درخانواده] بر زنان سرپرستی دارند. »
موقعیت سرپرستی مرد بر خانواده، به سبب وجود ویژگی هایی در مرد است؛ مانند برتری قدرت تفکر او بر نیروی عاطفه و احساسات ( به عکس زن که سرشار از عواطف است) و داشتن بنیه و نیروی جسمی بیش تر که هم بتوانند بیندیشد و نقشه طرح کند و هم از حریم خانواده ی خود دفاع نماید.
خانواده به همان اندازه که به لطافت روح، احساسات و عواطف سرشار زن نیازمنداست؛ به قدرت، قاطعیت، تدبیر و رهبری نیز احتیاج دارد و چون این ویژگی ها به طور طبیعی و فطری در مرد قوی تر است، اسلام مسؤولیت اداره ی خانواده را بر عهده ی او نهاده است.
افزون بر آن، تعهد مرد در برابر همسر و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه های زندگی، مهریه و تأمین زندگی آبرومندانه همسر و فرزندان، این حق را به او می دهد که وظیفه ی سرپرستی بر عهده او باشد. (2) بنابر این در ادامه ی آیه مورد نظر این گونه آمده است:
«الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم؛ مردان [در خانواده] بر زنان سرپرستی دارند؛ به سبب برتری هایی که خداوند ( از نظر قدرت بدنی و مدیریتی ) برای بعضی [= مردان] نسبت به برخی دیگر[= زنان] قرار داده است؛ نیز به دلیل انفاق هایی که مردان از اموالشان [در مورد زنان ] می کنند. »
در مقابل، زن نیز باید با اطاعت و فرمان برداری از شوهر، نقش سرپرستی و مدیریتی او را بپذیرد تا تنظیم امور خانواده با مشکل روبرو نشود. در ادامه ی همان آیه در توصیف زنان شایسته چنین گفته شده است:
«فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله؛ زنان صالح، آنهایی هستند که در مقابل شوهر، فرمان بردار و متواضعند و در غیاب (همسر خود)، اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ می کنند. »
یادآوری دو نکته
در اینجا توجه به دو نکته ضروری است:
اول، دادن حق مدیریت سرپرستی به مردان، به معنای مطلق بودن فرمانروایی مرد در محیط خانواده نیست که به دلخواه خود فرمان دهد و زن همانند برده ای مطیع و تسلیم او باشد؛ هیچ یک از منابع معتبر اسلامی و آیات و روایات، چنین حقی برای مرد قائل نشده است. ( 3)
مدیریت در خانواده و در هر سازمان اجتماعی دیگر برای گردش بهتر امور و جلوگیری از ایجاد اختلال است؛ نه ایجاد حق برای مدیر در زورگویی و آزار و اذیت زیردستان؛ بنابراین، مرد باید توجه داشته باشد که در امور مربوط به زن و مسایل عمومی خانواده، با همسر خود به مشورت و تبادل نظر بپردازد و تا حد امکان، برای تأمین خواسته های او تلاش کند و در مواقعی که میانشان اختلاف نظری وجود دارد، با بحث و استدلال منطقی در جهت حل مشکل بکوشد.
بنابراین، همان گونه که برای تحکیم بنیاد خانواده، به وجود یک سرپرست نیاز است و بدون آن، خانواده به سستی می گراید، خودسری ها و اعمال قدرت بیجا نیز بنیاد خانواده را متزلزل خواهد کرد؛ پس مرد باید از حق سرپرستی خود سوء استفاده نکند و جز در محدوده شرع، گامی بر ندارد و با شیوه ای صحیح، زندگی را اداره کند. چنان که زن نیز نباید با زورگویی و خودمحوری، محبت و مودت خانواده را بر هم بزند؛ بلکه باید با احترام به حق مرد و پذیرش آن، از پاشیده شدن خانواده جلوگیری کند. (4)
دوم، سپردن وظیفه ی سرپرستی همسر و خانواده به مردان، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانی آنها است و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر؛ زیرا این ها صرفاً به تقوا و پرهیزگاری بستگی دارد.
برخی چنین تصور می کنند که اسلام به مردان بیش از زنان شخصیت داده است؛ شاید منشأ اشتباه آنها پاره ای از امتیازها و تفاوت های حقوقی است که هر یک دلیل خاصی دارد؛ ولی بدون شک، قطع نظر از این گونه تفاوت ها که ارتباط با موقعیت اجتماعی و شرایط طبیعی آنها دارد، هیچ گونه فرقی از جنبه های انسانی و مقام های معنوی میان زن ومرد در برنامه های اسلام وجود ندارد.
آیت الله جوادی آملی در این باره می فرماید:
«قوّام بودن نشانه ی کمال و تقرب الی الله نیست؛ هم چنان که در تمام وزارتخانه ها، مجامع، جامعه ها و مراکز، افرادی هستند که قوّام دیگری هستند؛ مدیر، مسؤول، رئیس و مانند آن هستند؛ اما این مدیریت، فخر معنوی نیست، بلکه یک کار اجرایی است، این چنین نیست که آن کس که رئیس یا مسؤول شد یا قیم و قوّام شد، به خدا نزدیک تر باشد؛ بلکه آن فقط یک مسؤولیت شد یا قیم و قوّام شد، به خدا نزدیک تر باشد؛ بلکه آن فقط یک مسؤولیت اجرایی است و ممکن است کسی که ریاست آن مؤسسه را به عهده ندارد، خالصانه تر از قیم کار بکند و در قیامت اجر بهتری ببرد و پیش خدا مقرب تر باشد. قوام بودن مربوط به کارهای مدیریت و اجرایی است و دلیلش را هم قرآن این چنین بیان کرد: « الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم. »
مسایل اجتماعی، شم اقتصادی، تلاش و کوشش برای تحصیل مال، تأمین نیازمندی های منزل و اداره ی زندگی را مرد بهتر به عهده می گیرد و چون مسؤل تأمین هزینه، مرد است، سرپرستی خانواده هم با مرد است؛ اما این چنین نیست که از این سرپرستی بخواهد مزیتی هم به دست آورد و بگوید من چون سرپرستم، پس افضل هستم؛ بلکه این، یک کار اجرایی است؛ یک وظیفه است نه فضیلت. روح قیوم و قوّام بودن، وظیفه است و این چنین نیست که قرآن به زن بگوید تو تحت فرمان مرد هستی، بلکه به مرد می گوید تو سرپرستی زن و منزل را به عهده بگیر. اگر ما این آیه را به صورت تبیین وظیفه تلقی کنیم نه اعطای مزیت، آن گاه روشن می شود «الرجال قوامون علی النساء»؛ یعنی «یا ایها الرّجال کونوا قوّامین»؛ یعنی این مردها شما به امر خانواده قیام کنید. »(5)
خدا در قرآن کریم می فرماید:
«ان المسلمین و المسلمات والمؤمنین و المؤمنات، و القانتین و القانتات، و الصادقین والصادقات، والصابرین والصابرات و الخاشعین والخاشعات، و المتصدقین والمتصدقات والصائمین والصائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرین الله کثیراً و الذاکرات اعدالله لهم مغفره و اجراً عظیماً؛ (6) به یقین، مردان و زنان مسلمانان، مردان و زنان با ایمان، مردان و زنان مطیع فرمان خدا، مردان و زنان راستگو، مردان و زنان روزه دار، مردان و زنان پاکدامن، مردان و زنانی که بسیار خدا را یاد می کنند؛ خداوند برای همه ی آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است».
این آیه دلیل روشنی بر تفاوت نداشتن زن و مرد در شخصیت انسانی و برتر نبودن مردان بر زنان در این زمینه است؛ زیرا به هنگام بیان ویژگی های مؤمنان و اساسی ترین مسایل اعتقادی و اخلاقی و عملی، زن و مرد را در کنار یکدیگر همچون دو کفه ی یک ترازو قرار می دهد و برای هر دو پاداشی یکسان بدون کم ترین تفاوت قائل می شود.
به تعبیر دیگر، تفاوت جسمی و روحی مرد و زن را نمی توان انکار کرد؛ بدیهی است که این تفاوت برای ادامه ی نظام جامعه ی انسانی ضروری است و پیامدهایی در برخی از قوانین حقوقی زن و مرد ایجاد می کند. با این حال، اسلام هرگز شخصیت انسانی زن را زیر سؤال نمی برد که آیا زن واقعاً انسان است و آیا روح انسانی دارد یا نه؟!، بلکه هیچ گونه تفاوتی از نظر روح انسانی در میان این دو قائل نیست. در سوره نحل، آیه 97 می خوانیم:
«من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون؛ هر کس عمل صالح انجام دهد، مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می دهند، خواهیم داد. »(7)
وظایف مردان در جهت مدیریت و سرپرستی خانواده
مردان به منظور انجام وظیفه ی سرپرستی خانواده، وظایف زیر را به عهده دارند:
1. تأمین نیازهای مادی همسر
واجب است مرد نیازهای مادی همسر (خوارک، پوشاک، مسکن، لوازم زندگی و... ) را در حد توان خود و در حد شأن او تأمین کند.
اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) درباره ی حق زن بر شوهرش پرسید؛ حضرت پاسخ داد:
«یشبع بطنها و یکسو جثتها وان جهلت غفرلها؛ (8) خوراک او را تأمین کند؛ بدن او را بپوشاند و اگر خطایی از او سرزد، بر او ببخشاید».
در اسلام، انجام این کار امری بسیار شایسته تلقی شده و مورد ستایش قرار گرفته است.
امام صادق (ع) می فرماید:
«من سعاده الرجل ان یکون القیم علی عیاله؛ (9) از سعادت مرد آن است که سرپرست خانواده اش باشد. »
از امام رضا (ع) روایت شده است:
«الذی یطلب من فضل الله عزوجل ما یکف به عیاله اعظم اجراً من المجاهد فی سبیل الله عزوجل؛ (10) کسی که از فضل خدای عز وجل، به دنبال خرج زندگی اهل و عیال خود باشد، اجرش از کسی که در راه خدا به جهاد پرداخته، بیش تر است».
از سوی دیگر، کوتاهی در این امر بسیار نکوهش شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«کفی بالمرء هلاکاً ان یضیع من یعول؛ (11) در هلاکت مرد همین بس که درباره ی افراد تحت سرپرستی خود کوتاهی کند. »
همچنین از آن حضرت نقل شده:
«ان من شر رجالکم البهات الفاحش... البخیل الملجیء عیاله الی غیره؛ (12)
بدترین مردان کسی است که تهمت زن و ناسزاگو باشد...؛ مردی که بخیل است و عیال خود را به دیگری می سپارد. »
ایجاد گشایش در وضع مادی خانواده
ازامور بسیار نیکو و پسندیده در زندگی خانوادگی آن است که مرد در صورت توان، وضع مادی همسر و فرزندان خود را بهتر کند و شرایط رفاهی بیش تری برای آنان فراهم آورد.
امام رضا (ع) در این باره فرموده است:
«صاحب النعمه یحب علیه التوسعه عن عیاله؛ (13) فرد غنی باید بر اهل و عیال خود توسعه دهد. »
و امام زین العابدین (ع) چنین بیان داشته است:
«ان ارضاکم عندالله اسبغکم علی عیاله؛ (14) خداوند از کسی بیش تر خشنود است که بر خانواده اش توسعه دهد. »
تذکر دو نکته مهم
اول، در توسعه بر خانواده، باید مردان مراقب باشند که اسراف نکنند. ایجاد رفاه و آسایش برای همسر و فرزندان، امری بسیار پسندیده است، اما اسراف نیز از گناهان کبیره می باشد. مرد باید در عین رعایت حال خانواده و ایجاد گشایش در زندگی آنان، از هزینه ها و ریخت و پاش های نا به جا و بی فایده نیز خودداری نماید؛ چنان که قرآن کریم در توصیف بندگان مؤمن می فرماید:
«وَ الَّذِینَ اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً»؛ (15)[بندگان خوب خدا] کسانی هستند که در هنگام خرج کردن، اسراف یا سخت گیری نمی کنند و روش آنها میانه ی این دو است».
امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خود فرمود:
« اتری الله اعطی من اعطی من کرامته علیه و منع من منع من هوان به علیه! لا، ولکن المال مال الله، یضعه عند الرجل ودایع و جوز لهم ان یاکلو قصداً و یشربوا قصداً و یلبسوا قصداً و ینکحوا قصداً و یرکبوا قصداً ویعودوا بما سوی ذلک علی فقراء المومنین و یلموا به شعثهم؛ فمن فعل ذلک کان ما یأکل حلالاً و یشرب حلالاً و یرکبُ حلالا و ینکح حلالاً، و من عدا ذلک کان علیه حراماً؛ ثم قال: و لاتسرفوا انه لا یحب المسرفین، اتری الله ائتمن رجلاً علی مال خول له ان یشتری فرسا بعشره آلاف درهم و یجزئه فرس بعشرین درهماً... و قال: و لاتسرفوا انه لا یحب المسرفین؛ (16) آیا گمان می کنی خدا به کسی که مال و ثروت داده، به سبب کرامت و احترام او است، یا به کسی که نداده به واسطه ی پستی او است؟! چنین نیست؛ بلکه مال و ثروت، مال خدا است و آن را به طور امانت نزد شخص می گذارد و اذن می دهد که به طور میانه روی از آن بخورد، بیاشامد، لباس تهیه کند، ازدواج کند و مرکب سواری تهیه کند، و زیادی آن را به مومنان فقیر برساند و نیازهای آنها را رفع کند. پس هر کس به این دستور عمل کند، آنچه خورده، آشامیده پوشیده سوار شده و نکاح نموده، همه بر او حلال است و اگر چنین نکرد [و اسراف نمود]، همه ی اینها بر او حرام است. سپس برای توضیح بیشتر فرمود: اسراف نکنید که خدا اسراف کاران را دوست ندارد، نظرت در این باره چیست که خدا مالی به طور امانت به کسی بدهد؛ پس او اسبی به مبلغ ده هزار درهم برای سوار شدن بخرد؛ در حالی که می توانست اسبی به مبلغ 20 درهم بخرد و کاملاً کفایتش می کرد... [آیا به نظر تو این کار صحیح است]. سپس آن حضرت این آیه را تلاوت فرمود: و لاتسرفوا انه لایحب المسرفین؛ اسراف نکنید که خدا اسراف کاران را دوست ندارد. »
همچنین، در خانواده هایی که درآمد زیادی ندارند، ریخت و پاش، خانواده را با بدهی مواجه می کند. خانواده برای تأمین هزینه های سنگین زندگی و پرداخت دیون، با مشکلات جدی روبرو می شود. این است که در روایات، عاقبت اسراف، فقر و تنگدستی دانسته شده است.
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید:
«ان السرف یورث الفقر و ان القصد یورث الغنی؛ (17) اسراف، فقر و تنگدستی می آورد و میانه روی، ثروتمندی و بی نیازی را در پی دارد. »
دوم، تأمین هزینه ی خانواه بر عهده ی مردان گذاشته شده و آنان نباید در انجام این کار کوتاهی کنند، اما ممکن است در مواقعی، مرد به دلیل بی کاری یا علت دیگر نتواند از عهده ی این وظیفه بر آید؛ در این مواقع، باید زن قناعت پیشه کند و از توقعات خود بکاهد.
اصولاً لازمه ی وجود محبت و مودت میان زن و شوهر، آن است که در مشکلات و سختی ها یکدیگر را تنها نگذارند؛ از برخی توقعات خود، که خارج از توانایی همسر است، چشم بپوشند و برای حفظ خانواده و زندگی مشترک، تنگدستی و نداری را با قناعت و صبر، از سر بگذرانند. صبر نکردن زن بر مشکلات، باعث آزار و اذیت شوهر او می گردد؛ این امر به شدت در روایات اسلامی نکوهش شده است.
امام صادق (ع) در این باره فرموده است:
«ملعونه ملعونه امراه توذی زوجها و تعمه و سعیده سعیده امراه تکریم زوجها و لاتؤدیه و تطیعه فی جمیع احواله؛ (18) ملعون است زنی که همسر خود را می آزارد و او را غمگین می سازد؛ و خوشبخت است زنی که شوهر خود را اکرام می کند و او را نمی آزارد و در همه حال از او اطاعت می کند. »
برخی از بانوان به این مسأله توجه ندارند و خوشبختی را در ارضای هر چه بیش تر خواسته های مادی خود می جویند؛ انتظارهای ایشان حدی ندارد و پیوسته خواسته ی تازه ای دارند؛ این افراد بی آن که امکانات همسر خویش را بسنجند و با آینده نگری، مصالح خانواده را درنظر بگیرند، بر خواسته های خود پافشاری می کنند؛ حال اگر اینها برآورده نشود، زندگی را برای خود و همسر و فرزندان تیره و تار می کنند؛ نخستین چیزی که ایشان از دست می دهند، احساس رضایت همسر و در پی آن، احساس خوشبختی در زندگی است.
بعضی از زنان هم به دلیل چشم و هم چشمی های رایج، به قدری در ارضای خواسته های مادی خود زیاده روی می کنند که گویی تنها برای خرج تراشیدن و مصرف کردن ساخته شده اند؛ این گونه زنان، باری سنگین بر اقتصاد خانواده تحمیل می کنند.
پیامبر اکرم (ص) خطاب به ایشان فرموده است:
«ایما امراه لم ترفق بزوجها و حملته علی ما لایقدر وما لایطیق لم تقبل منها حسنه و تلقی الله و هو علیها غضبان؛ (19) هر زنی که نسبت به شوهر خود دلسوزی نکند و او را بر امری که توانایی و طاقت آن را ندارد وادار نماید، هیچ عمل نیکی از او پذیرفته نمی شود و خدا را در حالی ملاقات می کند که بر او خشمناک است».
چه بسیارند خانواده هایی که با وجود امکانات مادی کم یا متوسط، به سبب داشتن صفت والای قناعت، بسیار سعادتمند هستند؛ این همان سعادت و آرامشی است که بعضی افراد مرفه آن را در خانه های مجلل، مهمانی های پرخرج، طلا و جواهرات و. . .می جویند و هرگز به آن دست نمی یابند. به همین جهت، بسیاری از مشکلات روانی و اجتماعی مانند افسردگی، احساس پوچی، انحراف های اخلاقی و از هم پاشیدن خانواده و امثال آن، بیشتر در میان قشر مرفه رواج دارد. (20)
2. تأمین امنیت خانواده
تلاش برای حفظ امنیت مالی، جانی و ناموسی همسر و فرزندان نیز وظیفه ی مرد است. خداوند سرپرستی زن را بر عهده ی مرد قرار داده و از او خواسته است تا از او نگهداری کند.
امام علی (ع) در توصیه های خود به امام حسن (ع) درباره ی محافظت از عفت و پاکدامنی زنان می فرماید:
«... واکفف علیهن من ابصارهن بحجابک ایاهن، فان شده الحجاب ابقی علیهن، و لیس خروجهن باشد من ادخالک من لا یوثق به علیهن و ان استطعت ان لایعرفن غیرک فافعل...؛ (21) زنان را در پرده حجاب و عفاف، نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند؛ زیرا هر چه آنان محجوب تر و پوشیده تر باشند، عفتشان بهتر محفوظ می ماند؛ و این نکته را در نظر داشته باش که بیرون رفتن آنان، فسادش بیش تر از این نیست که تو افرادی را که مورد اطمینان نیستند، به منزل ببری (افرادی را که مورد اطمینان نیستند، به منزل نبر)، و اگر توانستی کاری کنی که جز تو را نشناسند، این کار را بکن».
خانواده و محافظت از آن، در اسلام آن قدر اهمیت دارد که حتی فدا کردن جان در این راه امری ممدوح و پسندیده شمرده شده است.
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
« من قتل دون عیاله فهو شهید؛ (22) کسی که در راه دفاع از اهل و عیال خود کشته شود شهید است».
یکی از ویژگی های ناپسندیده و بسیار مهم برای مردان، داشتن غیرت است. غیرت یکی از جلوه های مردی و مردانگی و حسی درونی است که آفریدگار برای نگهبانی از حریم خانواده و پاسداری از نسل، در وجود مرد به ودیعه نهاده است. در حقیقت، این حسّ فطری در نهاد مرد قرار داده شده تا ناموس خود را از دسترس کامجویی دیگران حفظ کند و همسرش را تنها در انحصار خود نگه دارد. در روایات رسیده از معصومین (ع) نیز غیرت ورزی مردان بسیار ستایش شده و نداشتن غیرت، مورد نکوهش فراوانی قرار گرفته است.
پیامبر اکرم (ص) درباره ی غیرت فرموده است:
«ان الغیره من الایمان؛ (23) همانا غیرت از ایمان است».
و باز هم از ایشان نقل شده است:
«ان الجنه لیوجد ریحها من مسیره خمس ماه عام و لایجدها عاق و لادیوث؛ قیل یا رسول الله، و ما الدیوث؟ قال: الذی تزنی امراته وهو یعلم بها؛ (24) بوی بهشت از فاصله ی پانصد سال راه به مشام می رسد، ولی عاق والدین و دیوث آن را استشمام نمی کنند. اصحاب پرسیدند: ای رسول خدا، دیوث به چه کسی می گویند؟ فرمود: مردی که زنش زنا بدهد و او بداند [و عکس العملی نشان ندهد]».
بدین ترتیب، مرد باید همسر خود را در رعایت عفاف و حجاب یاری کند و اگر همسرش در این باره کوتاهی کند او را از این کار باز دارد؛
همچنین از حضور او در مجالس مختلط و اماکن شلوغ که بدن مردها و زن ها با هم تماس دارد، جلوگیری کند.
امام علی (ع) مردم عراق را این چنین نکوهش می کنند:
«یا اهل العراق نبئت ان نسائکم یدافعن الرجال فی الطریق، اما تستحیون ؟!؛ (25) ای مردم عراق، به من خبر رسیده که زنانتان در راه به مردها تنه می زنند؛ آیا حیا نمی کنید ( چرا جلوی زنانتان را نمی گیرید)؟!»
حدیث دیگری از آن حضرت بدین مضمون است:
«اما تستحیون ولا تغارون نسائکم یخرجن الی الاسواق و یزاحمن العلوج؟؛ (26) آیا حیا نمی کنید و نسبت به زنانتان، که به بازارها می روند و با بدن مردان قوی هیکل برخورد می کنند، غیرت نمی ورزید؟!»
البته مردان نیز نباید در غیرت ورزی، شدت بیش از حد نشان دهند و باعث آزار و اذیت بی دلیل همسر پاکدامن خود شوند. مردان باید مواظب همسر خود باشند، اما این به معنای بدگمانی و تجسس بی جا درباره ی او نیست. بنای خانواده بر اعتماد متقابل استوار است و سوء ظن به همسر، باعث رنجش خاطر او می شود و استحکام روابط خانوادگی را سست می گرداند.
امام علی (ع) در سفارش های خود به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) می فرماید:
«... ایاک والتغایر فی غیر موضع غیره فان ذلک یدعو الصحیحه الی السقم والریئه الی الریب؛ ( 27) از غیرت ورزی بیجا بپرهیز؛ زیرا چنین تعصب افراطی، زن درستکار را به بیمار دلی و پاکدامن را به بدگمانی می خواند».
اسلام نیز به زن ها نیز توصیه می کند بر غیرت ورزی شوهران خود صبر کنند؛ این زنان هر چند ممکن است از این جهت اذیت شوند، بدانند که سخت گیری شوهران، به سود خود آنها است و اگر در موردی باعث آزار و اذیت آنها می شود، از آن گذشت نمایند.
فرموده ی پیامبر اکرم (ص) در این باره:
«جهاد المراه ان تصب علی ما تری من اذی زوجها و غیرته؛ (28) جهاد زن آن است که بر آزار و اذیت و غیرت ورزی شوهرش صبر کند. »
3. هدایت خانواده به سوی خدا و کمال معنوی
یکی از وظایف اصلی مرد در جایگاه سرپرست خانواده، راهنمایی همسر و فرزندان به سوی صراط مستقیم الاهی و دور کردن آنها از دوزخ و عذاب است.
به طور کلی، هدایت دیگران، در اسلام از شأن و مرتبه ی بالایی برخوردار است و در اصل، فرستاده شدن پیامبران از سوی خداوند، برای هدایت بشر بوده است.
هنگامی که پیامبر اکرم (ص) علی (ع) را برای هدایت مردم یمن گسیل داشت، پیش از سفر به ایشان فرمود:
«و ایم الله لئن یهدی الله علی یدیک رجلاً خیر لک مما طلعت علیه الشمس وغربت؛ (29) به خدا قسم، اگر خدا به دست تو کسی را هدایت کند، برای تو از آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب کرده، بهتر است».
دستور امر به معروف و نهی از منکر، یک دستور عام است که همه ی مسلمانان باید آن را انجام دهند. با این حال، امر به معروف و نهی از منکر در محیط خانواده اهمیت ویژه ای دارد.
قرآن کریم درباره ی امر به معروف و نهی از منکر در محیط خانواده می فرماید:
«یا ایها الذین امنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا و قودها الناس و الحجاره...؛ (30) ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها است نگه دارید».
از این آیه و روایات گوناگونی که از معصومین (ع) به دست ما رسیده، به خوبی استفاده می شود که انسان در برابر همسر و فرزندان خویش، مسؤولیت سنگین تری دارد و موظف است تا آنجا که می تواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد؛ آنها را از گناه باز دارد و به نیکی ها دعوت نماید؛ نه اینکه تنها به تأمین نیازهای مادی آنها بسنده کند.
در حقیقت، اجتماع بزرگ از واحدهای کوچکی به نام "خانواده" تشکیل می شود؛ هرگاه این واحدهای کوچک که رسیدگی به آن آسان تر است اصلاح گردد، کل جامعه اصلاح می شود. به ویژه در عصر ما که امواج کوبنده فساد در بیرون خانواده ها بسیار قوی و خطرناک است، برای خنثی کردن آنها از راه تعلیم و تربیت خانوادگی، باید برنامه ریزی اساسی تر و تلاش بیش تری انجام گیرد. (31)
امام صادق (ع) فرمود:
«لا یزال المومن یورث اهل بیته العلم و الادب الصالح حتی یدخلهم الجنه...؛ (32) بنده ی مؤمن، پیوسته به خانواده ی خود علم و ادب صالح می آموزد تا این که همه آنان را وارد بهشت می گرداند. »
در حدیثی می خوانیم هنگامی که آیه ی 6 سوره تحریم ( که کمی قبل ذکر آن گذشت ) نازل شد، یکی از اصحاب پیامبر (ص) پرسید: چگونه خانواده ی خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت پاسخ داد:
«تامرهم بما امر الله و تنهاهم عما نهاهم الله، فان اطاعوک کنت قد وقیتهم و ان عصوک کنت قد قضیت ما علیک؛ (33) آنان را به آنچه خدا امر فرموده، امر کن و از آنچه خدا نهی فرموده باز دار؛ اگر از تو اطاعت کردند، ایشان را از آتش دوزخ حفظ کرده ای و اگر نافرمانی کردند، تو به وظیفه ی خود عمل نموده ای. »
هدایت معنوی خانواده در سخن علامه مجلسی
علامه مجلسی (رحمه الله) در بحار الانوار (34)، در توضیح آیه ی شریفه «قوا انفسکم و اهلیکم نارا»، چند وظیفه را برای سرپرست خانواده در جهت هدایت آن یادآوری کرده:
1. بدعائهم الی طاعه الله؛ پدر وظیفه دارد همسر و فرزندان خود را به سوی عبادت و اطاعت پروردگار دعوت کند.
امام صادق (ع) در این باره فرموده است:
هنگامی که آیه « یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم واهلیکم ناراً»
نازل شد، مردم گفتند: یا رسول الله، چگونه خود و اهل و عیالمان را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟ پیامبر (ص) فرمودند: «اعملوا الخیر و ذکروا به اهلیکم و ادبوهم علی طاعه الله؛ اعمال نیک انجام دهید و به خانواده خود نیز یادآوری کنید؛ بدین طریق، آنها را بر اطاعت و عبادت پروردگار تربیت نمایید».
آن گاه امام صادق فرمود: آیا نمی بینی که خداوند به پیامبر خود می فرماید: "
وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا(35) و نیز: " وَ اذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ کَانَ رَسُولاً نَبِیّاً وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاَةِ وَ الزَّکَاةِ وَ کَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیّاً (36)"(37)
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«اذا ایقظ الرجل اهله من اللیل فتوضئا و صلیا کتبا من الذاکرین الله کثیراً والذاکرات؛ (38) هنگامی که مرد همسرش را شبانگاهان بیدار کند، هر دو وضو بگیرند و نماز [شب] بخوانند، از مردان و زنانی خواهند بود که خدا را بسیار یاد می کنند».
نکته ی شایان توجه این که فرد باید در دعوت خانواده به اطاعت از خدا تا حد امکان از ملایمت و ملاطفت استفاده کند و از خشونت و زور بپرهیزد؛ تنها در این صورت می تواند به موفقیت خود امیدوار باشد.
2. وتعلیمهم الفرائض؛ مرد باید احکام دین و واجبات و محرمات الاهی را به همسر و فرزندان خود بیاموزد. مسایل نماز، روزه، وضو، غسل و... مورد نیاز هر فرد است و انسان باید در آموزش دادن آنها به خانواده اش کوتاهی نکند.
3. ونهیهم عن القبائح: سرپرست خانواده باید همسر و فرزندان را نسبت به زشتی گناهان آگاه سازد؛ آنان را از انجام گناه باز دارد و زمینه ی گناه و بی تقوایی را در خانواده از بین ببرد.
4. وحثهم علی افعال الخیر؛ پدر باید اهل و عیال خود را به انجام اعمال نیک تشویق کند. اخلاق نیک، علم آموزی، جهاد در راه خدا، رعایت حجاب و... اموری است که انجام آنها بر افراد بایسته است و مدیر خانواده باید افراد تحت سرپرستی خود را به انجام آنها ترغیب نماید.
پی نوشت ها :
1. نساء(4)، 34.
2. تفسیر نمونه، ج3، ص 369 به بعد.
3. اخلاق در قرآن، ج 3، ص 81.
4. همان.
5. جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ص 366.
6. احزاب(33)، 35.
7. برگرفته ا زتفسیر نمونه، ج 17، ص 313.
8. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 440.
9. کافی، ج 4، ص13.
10. همان، ج 5، ص 88.
11. مستدرک الوسائل، ج 15، ص 256.
12. التهذیب، ج 7، ص 400.
13. کافی، ج 4، ص11.
14. همان.
15. فرقان(25)، 67.
16. مستدرک الوسائل، ج 15، ص 270.
17. کافی، ج 4، ص 53.
18. بحار الانوار، ج 100، ص 253.
19. همان، ص 244.
20. برگرفته از راهنمای همسران جوان، ص 134.
21. نهج البلاغه، نامه ی 31، ص 536.
22. وسائل الشیعه، ج 15، ص 120.
23. همان، ج 20، ص 154.
24. همان.
25. کافی، ج 5، ص 536.
26. همان، ص 237.
27. نهج البلاغه، نامه 31، ص 536.
28. کافی، ج 5، ص 9.
29. بحار الانوار، ج 21، ص 361.
30. تحریم ( 66)، 6.
31. تفسیر نمونه، ج 24، ص 293.
32. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 201.
33. کافی، ج 5، ص 62.
34. ج 8، ص 269؛ و نیز ج 71، ص 86.
35. طه( 20)، 132 ( خانواده خود را به نماز دستور ده و خود نیز بر آن شکیبا باش).
36. مریم (19)، 54و 55 ( در این کتاب اسماعیل را یاد کن؛ او درست قول و فرستاده ای پیامبر بود و خاندان خود را به نماز و زکات امر می کرد و مورد رضایت پروردگارش بود. )
37. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 201.
38. تفسیر مجمع البیان و تفسیر قرطبی؛ به نقل از تفسیر نمونه، ج 17، ص312.
منبع: حیدری، مجتبی؛ (1385)، دینداری و رضامندی خانوادگی، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ سوم بهار (1387).